رویای خیالی
صــدای آواز نسیــمــ
پچ پچ پــروانهــ
زمزمهــ مـاهــی
هیــاهــوی بـرگ بـرای فـرار از طوفــان
فریــاد تنهایـی شب بــرای رسیـدن بهـ صبـح
جیـغ سیـب بـرای کنـده شدن از شاخهــ درخت تو دسـت بــاد سـرد
صداشـونـو میشنــوی تو هیاهــوی این شـهر غریب؟
دلمــ یه گوش شنوا و یهـ ذهن بیــنا میخواد تـو تاریـکی این شهر
برای رهــــایی از همه تنهــایی ها و بــی کسی هــا ):
+ گاهی دنبال واژه میگردی تا درد دلتو تسکین بده اما نمی شهـ یعنی نیسـت |:
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۲/۰۴/۲۴ ساعت 23:4 توسط څۅנڪاړ๛ےاﮧ
|
اینجـــــــــا نــه سخن از عشق اســت
*